فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 187
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند ، نياز نيم شبي دفع صد بلا بکند عتاب يار پري چهره عاشقانه بکش ، که يک کرشمه تلافي صد جفا بکند ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند ، هر آن که خدمت جام جهان نما بکند طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليک ، چو درد در تو نبيند که را دوا بکند تو با خداي خود انداز کار و دل خوش دار ، که رحم اگر نکند مدعي خدا بکند ز بخت خفته ملولم بود که بيداري ، به وقت فاتحه صبح يک دعا بکند
بسوخت حافظ و بويي به زلف يار نبرد
،
مگر دلالت اين دولتش صبا بکند
تعبیر:
با امید به خدا کارهایت آسان و هموار می شود. بهتر است که ناامید نباشی. اراده ی خود را محکم کن. به امید کمک دیگران ننشین و فریب ریاکاران را نخور. عقل خود را به کار گیر.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 246
عيد است و آخر گل و ياران در انتظار ، ساقي به روي شاه ببين ماه و مي بيار دل برگرفته بودم از ايام گل ولي ، کاري بکرد همت پاکان روزه دار دل در جهان مبند و به مستي سوال کن ، از فيض جام و قصه جمشيد کامگار جز نقد جان به دست ندارم شراب کو ، کان نيز بر کرشمه ساقي کنم نثار خوش دولتيست خرم و خوش خسروي کريم ، يا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار مي خور به شعر بنده که زيبي دگر دهد ، جام مرصع تو بدين در شاهوار گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست ، از مي کنند روزه گشا طالبان يار زان جا که پرده پوشي عفو کريم توست ، بر قلب ما ببخش که نقديست کم عيار ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود ، تسبيح شيخ و خرقه رند شرابخوار
حافظ چو رفت روزه و گل نيز مي رود
،
ناچار باده نوش که از دست رفت کار
تعبیر:
حسرت گذشته را مخور. آنچه که از دست داده ای به زودی پیدا خواهد شد. مال و منال دنیوی زودگذر است و دائمی نیست. بهتر است که قانع باشی و زندگی آسوده و آرامی در پیش بگیری.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 134
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد ، باد غيرت به صدش خار پريشان دل کرد طوطي اي را به خيال شکري دل خوش بود ، ناگهش سيل فنا نقش امل باطل کرد قره العين من آن ميوه دل يادش باد ، که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد ساروان بار من افتاد خدا را مددي ، که اميد کرمم همره اين محمل کرد روي خاکي و نم چشم مرا خوار مدار ، چرخ فيروزه طربخانه از اين کهگل کرد آه و فرياد که از چشم حسود مه چرخ ، در لحد ماه کمان ابروي من منزل کرد
نزدي شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
،
چه کنم بازي ايام مرا غافل کرد
تعبیر:
در انجام کاری که در پیش داری دچار مشکل و نا امیدی شده ای. یأس و حرمان انسان را از ادامه ی راه باز می دارد و بهتر است راه های دیگر را هم امتحان کنی. با صبر و حوصله و ایمان می توانی کوه مشکلات را از پیش پای خود برداری. مشورت با صاحبنظران را فراموش نکن. به تنهایی از عهده ی حل مشکلات بر نمی آیی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 169
ياري اندر کس نمي بينيم ياران را چه شد ، دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست ، خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمي گويد که ياري داشت حق دوستي ، حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد لعلي از کان مروت برنيامد سال هاست ، تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار ، مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند ، کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست ، عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد زهره سازي خوش نمي سازد مگر عودش بسوخت ، کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش
،
از که مي پرسي که دور روزگاران را چه شد
تعبیر:
با غم و غصه، هیچ کاری درست نمی شود. همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتلاف و هدر دادن وقت بدست نمی آید. نا امیدی آفتی بزرگ است. آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و اراده ای محکم داشته باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 333
نماز شام غريبان چو گريه آغازم ، به مويه هاي غريبانه قصه پردازم به ياد يار و ديار آن چنان بگريم زار ، که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب ، مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم خداي را مددي اي رفيق ره تا من ، به کوي ميکده ديگر علم برافرازم خرد ز پيري من کي حساب برگيرد ، که باز با صنمي طفل عشق مي بازم بجز صبا و شمالم نمي شناسد کس ، عزيز من که بجز باد نيست دمسازم هواي منزل يار آب زندگاني ماست ، صبا بيار نسيمي ز خاک شيرازم سرشکم آمد و عيبم بگفت روي به روي ، شکايت از که کنم خانگيست غمازم
ز چنگ زهره شنيدم که صبحدم مي گفت
،
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
تعبیر:
خود را غریب و تنها می بینی و دوستان ریاکار را باعث شکست خود می دانی. بهتر است بار دیگر گذشته ها را با دقت بررسی کنی و پی به اشتباهات خود ببری تا دوباره شکست نخوری. آدم عاقل از هر شکست، برای خود تجربه ای می اندوزد. امیدوار باش و عاقلانه رفتار کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 467
زان مي عشق کز او پخته شود هر خامي ، گر چه ماه رمضان است بياور جامي روزها رفت که دست من مسکين نگرفت ، زلف شمشادقدي ساعد سيم اندامي روزه هر چند که مهمان عزيز است اي دل ، صحبتش موهبتي دان و شدن انعامي مرغ زيرک به در خانقه اکنون نپرد ، که نهاده ست به هر مجلس وعظي دامي گله از زاهد بدخو نکنم رسم اين است ، که چو صبحي بدمد در پي اش افتد شامي يار من چون بخرامد به تماشاي چمن ، برسانش ز من اي پيک صبا پيغامي آن حريفي که شب و روز مي صاف کشد ، بود آيا که کند ياد ز دردآشامي
حافظا گر ندهد داد دلت آصف عهد
،
کام دشوار به دست آوري از خودکامي
تعبیر:
ایام سختی و مصیبت تمام خواهد شد. در هنگام بلا باید صابر و شکیبا باشی. به سخنان هر کسی گوش فرا نده زیرا ممکن است تو را از هدفی که داری مأیوس و منحرف کنند. از انسان های متظاهر و ریاکار دوری کن اما خودپسند و مغرور هم نباش. واقع بین و عاقل باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 3
اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را ، به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت ، کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب ، چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را ز عشق ناتمام ما جمال يار مستغني است ، به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم ، که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را اگر دشنام فرمايي و گر نفرين دعا گويم ، جواب تلخ مي زيبد لب لعل شکرخا را نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند ، جوانان سعادتمند پند پير دانا را حديث از مطرب و مي گو و راز دهر کمتر جو ، که کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را
غزل گفتي و در سفتي بيا و خوش بخوان حافظ
،
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثريا را
تعبیر:
در زندگی با خیال راحت و آسوده زندگی کن و به آنچه داری راضی و خشنود باش و حریص نباش زیرا حرص و آز سرانجام رسوایی و بدنامی به بار می آورد. با پیران و بزرگان مشورت کن و از تجربه های آنان استفاده کن
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 343
چل سال بيش رفت که من لاف مي زنم ، کز چاکران پير مغان کمترين منم هرگز به يمن عاطفت پير مي فروش ، ساغر تهي نشد ز مي صاف روشنم از جاه عشق و دولت رندان پاکباز ، پيوسته صدر مصطبه ها بود مسکنم در شان من به دردکشي ظن بد مبر ، کآلوده گشت جامه ولي پاکدامنم شهباز دست پادشهم اين چه حالت است ، کز ياد برده اند هواي نشيمنم حيف است بلبلي چو من اکنون در اين قفس ، با اين لسان عذب که خامش چو سوسنم آب و هواي فارس عجب سفله پرور است ، کو همرهي که خيمه از اين خاک برکنم حافظ به زير خرقه قدح تا به کي کشي ، در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تورانشه خجسته که در من يزيد فضل
،
شد منت مواهب او طوق گردنم
تعبیر:
در حسرت روزگار خوش گذشته هستی اما از غصه خوردن و حسرت کشیدن چه سود؟ بهتر است بر قابلیت ها و توانایی های خود تکیه کنی و دوباره از صفر شروع کنی تا آرزوهای تو محقق شوند.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 193
در نظربازي ما بي خبران حيرانند ، من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي ، عشق داند که در اين دايره سرگردانند جلوه گاه رخ او ديده من تنها نيست ، ماه و خورشيد همين آينه مي گردانند عهد ما با لب شيرين دهنان بست خدا ، ما همه بنده و اين قوم خداوندانند مفلسانيم و هواي مي و مطرب داريم ، آه اگر خرقه پشمين به گرو نستانند وصل خورشيد به شبپره اعمي نرسد ، که در آن آينه صاحب نظران حيرانند لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ ، عشقبازان چنين مستحق هجرانند مگرم چشم سياه تو بياموزد کار ، ور نه مستوري و مستي همه کس نتوانند گر به نزهتگه ارواح برد بوي تو باد ، عقل و جان گوهر هستي به نثار افشانند زاهد ار رندي حافظ نکند فهم چه شد ، ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از انديشه ما مغبچگان
،
بعد از اين خرقه صوفي به گرو نستانند
تعبیر:
هر کسی نمی تواند پی به حقیقت ببرد. لازمه ی آن امید به خداوند و دوری از ریا و تزویر است. عقل و تدبیر در کنار ایمان، رمز موفقیت است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 10 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 59
دارم اميد عاطفتي از جانب دوست ، کردم جنايتي و اميدم به عفو اوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او ، گر چه پريوش است وليکن فرشته خوست چندان گريستم که هر کس که برگذشت ، در اشک ما چو ديد روان گفت کاين چه جوست هيچ است آن دهان و نبينم از او نشان ، موي است آن ميان و ندانم که آن چه موست دارم عجب ز نقش خيالش که چون نرفت ، از ديده ام که دم به دمش کار شست و شوست بي گفت و گوي زلف تو دل را همي کشد ، با زلف دلکش تو که را روي گفت و گوست عمريست تا ز زلف تو بويي شنيده ام ، زان بوي در مشام دل من هنوز بوست
حافظ بد است حال پريشان تو ولي
،
بر بوي زلف يار پريشانيت نکوست
تعبیر:
از انجام کاری نادم و پشیمان هستی و امید به بخشایش داری. به صداقت و خلوص نیت خود امیدوار باش تا جبران مافات شود.